من گذر خواهم کرد روزی از شهر تماشایی خویش تکه ای از دل خود در دستم و به هر رهگذری خواهم گفت: ذره ای عشق کمی عاطفه قدری ایمان به من خسته ی تنها بدهید که تا شاید شب من صبح را دریابد و با ان خانه ای خواهم ساخت و در آن عشق همان ناب ترین واژه ی هستی را جای خواهم داد.